آموزش دربازار سرمایه و برند
آموزش سرمایه گذاری و برندینگ

 5. تعصب را کنار بگذارید:

تنها عامل مهم و محدود کننده در زمینه قبول فرصت‌های جدید، عدم انعطاف و سخت‌گیری فرد متعصب است. مدیران، درست زمانی که به دنبال افرادی با نظرات و مواضع مخالف هستند روش کاری خود را تغییر می‌دهند، نه با این هدف که دیگران را متقاعد کنند، بلکه برای درک آنچه در ذهن آنان می‌گذرد. جای تعجب است که بسیاری از افراد واقعا از نظرات متضاد دیگران واهمه دارند. با افرادی که شما را به چالش می‌کشند، مقابله و برخورد می‌کنند و در عین حال موجب پیشرفت شما می‌شوند، گفت‌وگو کنید. به یاد داشته باشید یک بحث بدون تعصب و همراه با یادگیری حائز اهمیت بیشتری است.
6. سکوت کنید و گوش دهید:
رهبران مقتدر می‌دانند چه زمانی باید صحبت و سکوت کنند. تنها رساندن منظور، نتیجه‌ای همچون یک مکالمه معنادار نخواهد داشت. البته می‌دانید، بهترین حالت تعامل از طریق گفت‌وگو صورت می‌گیرد و نه سخنرانی یا خودبیانگری. وقتی در زندگی به این درک و باور برسید که تنها راه کسب‌علم و دانش از طریق گوش دادن و نه سخنوری است، آنگاه اولین گام را در جهت برقراری ارتباط ماهرانه برداشته اید.
7. یکدلی را جایگزین غرور کنید:
هرگز حرفی نزنید که نتوانید به آن عمل کنید. زمانی که ارتباط همراه با خلوص، همدلی، دلسوزی و نه تکبر و غرور برقرار شود اتفاق‌های خوبی پیش می‌آید. کسانی که با همدلی ارتباط برقرار می‌کنند دارای درستی و خلوصی هستند که در افراد دیگر چنین خصایلی وجود ندارد. درک اصل ارتباطات به نوبه خود خشم را به احترام و شک را به اعتماد تبدیل می‌کند.
8. به معنای پنهان در سخنان دیگران دقت کنید: 
لحظه‌ای درنگ کنید و با یادآوری مدیران بزرگ، متوجه خواهید شد که مهارت خاصی در دریافت معنی سخنان پوشیده، همچنین توانایی خارق‌العاده‌ای در درک مطالبی که هنوز گفته، مشاهده یا شنیده نشده، دارند. رهبران دانا می‌دانند که هنوز باید مطالب بیشتری یاد بگیرند. در چنین عصر ارتباطاتی، همه در برقراری ارتباط و نظرات خود عجله دارند اما متوجه نیستند که ارتباط باید با دیگران برقرار شود. با چشم و گوشی باز و سکوت، متعجب خواهید شد که چگونه سطح یا آگاهی سازمانی شما بالا رفته است.
9. هنگام صحبت بدانید درباره چه مطلبی حرف می‌زنید:
اگر در مطرح کردن موضوعات مهم تخصصی ندارید آنگاه تعداد کمی ‌به شما توجه خواهند کرد. اکثر افراد موفق، علاقه چندانی به صحبت‌های بی‌ارزش عده‌ای که فقط به دلیل خودنمایی، وارد هر گفت‌وگویی می‌شوند، نشان نمی‌دهند. نحوه بیان منظور بیش از گفته‌ها دارای اهمیت است. ارتباط برقرارکننده‌های موفق به محتوا و همچنین نحوه بیان گفته‌ها توجه داشته بنابراین، موقعیت خود را به خطر نمی‌اندازند و مردم را تحت تاثیر مفاهیم قرار می‌دهند.
10. با گروه طوری صحبت کنید که انگار با تک تک افراد صحبت می‌کنید:
مدیران همیشه فرصت صحبت کردن با تک تک افراد را به طور خصوصی ندارند. ارتباط برقرارکنندگان موفق، به نحوی با ده نفر در اتاق کنفرانس یا ده هزار نفر در تالار کنفرانس صحبت می‌کنند که انگار با تک تک آنها به طور مستقیم در حال گفت‌وگو هستند. برای داشتن روابطی موفق ایجاد اعتبار، اعتماد و تفاهم الزامی‌است. 
11. در صورت نیاز، گفته‌هایتان را تغییردهید:
یکی دیگر از استراتژی‌های ارتباطات که به ندرت مورد بحث قرار گرفته چگونگی جلوگیری از «به بیراهه رفتن یک گفتگو» است و در صورت اتفاق چه کار باید انجام داد که به آن «برنامه آمادگی و توسعه طرح احتمالی» می‌گویند. بار دیگر، باید به یاد داشته باشید که به منظور ایجاد تعاملات موفق، اهداف شما باید با افرادی که با آنها ارتباط برقرار می‌کنید 
هم جهت باشد. اگر مهارت، همدلی، نظم و ترتیب تاثیر بسزایی نداشته باشد که در هر حال احتمال آن بسیارضعیف است، باید توانایی تاثیرگذاری را از طریق تغییرات ایجاد کنید. به منظور کمک به برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد به نفس، از سوالات عالی، طنز، داستان، تمثیل و در صورت لزوم اظهارات جسورانه استفاده کنید. در حالی که گاهی اوقات استفاده از تاکتیک «شوک‌و ترس» به عنوان آخرین راه‌حل، ضروری به نظر می‌رسد.
تصور نکنید فقط به این دلیل که آمادگی گفت‌وگو دارید، دیگران حاضرند با شما صحبت کنند. باید خود را برای هر گفت‌وگوي سازنده آماده کنید. اگر در توجیه گفته خود با دانش، منطق کسب‌وکار، دلیل و همدلی موفق نشدید و متوجه بی‌اعتنایی دیگران به خود شدید، به تقویت یا وضوح گفته‌ها بیشتر احتیاج دارید.
و اما به هنگام برقراری ارتباط، مطمئن شوید که مطلب گفته شده، درست، صحیح، منطقی است و با دلیل و مدرک توسط منطق کسب‌وکار اثبات می‌شود. مهم‌تر از همه، ارتباط تنها درباره نظرات، مواضع یا شرایط شما نیست بلکه درباره کمک از طریق بر آورده کردن نیازها، درک نگرانی‌ها و افزودن ارزش به زندگی دیگران است. مسلما رعایت این موارد از تعداد مشکلات ارتباطی می‌کاهد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
 
میلیاردر جوان: این نکته را در نظر داشته باشید که جایگاه اولویت دارائی ها در جهان امروز نسبت به گذشته تغییر کرده است.در گذشته اولویت دارائی ها داشتن مسکن و مستغلات،طلا،ارز و... بود در حالیکه در دنیای کنونی شاید بهترین دارائی ،داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران است که خود می تواند باعث تولید دارائی های سنتی گردد. داشتن مهارتهای ارتباطی قوی میتواند موجبات جهش اقتصادی را فراهم آورد و نکته خوب این است که مهارتهای ارتباطی موثر را می توان فرا گرفت و در خود تقویت کرد.این نکته را در نظر داشته باشید که در گذشته IQ یا هوش ذهنی دلیل موفقیت تلقی می شد در حالیکه در دنیای کنونی EQ یا هوش هیجانی و SQ یا هوش اجتماعی دلیل موفقیت فرد می باشد. هوش هیجانی در اصل هوشی است که باعث می شود انسانها درموقعیتهای مختلف روحی بتوانند واکنشی متناسب با شرایط از خود نشان دهند و هوش اجتماعی هوش برقراری ارتباط موثر در اجتماع می باشد.البته علم نوین روانشناسی طبقه بندیهای دیگری نیز برای هوش دارد که از حوصله بحثهای این سایت خارج است.در صورت علاقمندی،در آینده در مورد این دو نوع هوش مطالب بیشتری در سایت عنوان خواهد شد.



ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)

 مدیران موفق مهارت خاصی در برقراری ارتباط دارند. مهارت تمرکز بر دیگران به غیر از تمرکز بر خود، لغات، نطق، ارائه، دستور زبان و... که در دوره های آموزشی مدیران تدریس می شود نیز حائز اهمیت خاصی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

توانائی تمرکز بر دیگران تاثیر مستقیم بر برنامه‌ریزی‌ها دارد؛ به طوری که افراد با توانایی ارتباط قوی از دیگر اشخاص تفکیک می‌شوند.
تعداد زیادی از مشکلات سازمان‌ها در نتیجه ارتباطات ضعیف به وجود می‌آید که همین تضاد، نشان دهنده نیاز به داشتن رهبرانی با قابلیت‌های برقراری ارتباط موثر می‌باشد. عوامل مهم و اساسی در موفقیت‌های حرفه‌ای عبارت است از ایجاد روابط موثر بین افراد در درون یا خارج گروه درکل سازمان و کلیه سطوح. برقراری و توسعه ارتباط مناسب به خصوص در شرایط سخت همیشه به آن آسانی که تصور می‌شود، نیست.
مهارت‌ها یا دانش‌های اکتسابی تنها زمانی ارزشمند هستند که در صورت نیاز بتوان از آنها عملا استفاده کرد. در واقع، اولین وجه اشتراک میان ارتباط برقرار کنندگان بزرگ، درک و حس بالایی است که نسبت به محیط و شرایط دارند؛ در ضمن آنها شنوندگان دانا و دقیقی هستند و به خوبی متوجه حالات، پویایی، نگرش‌ها، ارزش‌ها و نگرانی‌های دیگران می‌شوند. آنها نه تنها درک خوبی از محیط پیرامون دارند، بلکه شیوه بیان خود را بدون کمترین اشتباهی با محیط مذکور تطبیق می‌دهند. گفته‌های این افراد هیچ ارتباطی با راوی ندارد، بلکه صد درصد درباره برآورده کردن نیازها و انتظارات افرادی است که با آنها در ارتباط هستند.
چگونه مهارت‌های خود را به عنوان یک ارتباط‌گر عالی تکامل دهید؟ در صورت رعایت موارد زیر به چنین مرحله‌ای خواهید رسید:
 
1. از دروغ و فریب دوری کنید:
در اکثر موارد، مردم برای افرادی که به آنها اعتماد ندارند به راحتی درد و دل نمی‌کنند؛ اما در صورت قابل اعتماد بودن رهبر، وقت گذاشته و حاضر به انجام خطر هستند. البته اگر مدیر شخصیت ضعیف و نادرستی داشته باشد هرگز چنین ارتباطی برقرار نمی‌شود. مردم به ندرت به کسی که صرفا به دنبال اعتماد آنان باشد، اطمینان می‌کنند. بهترین راه ایجاد اعتماد از طریق عملکرد صحیح، تفکر و تصمیم گیری ممکن می‌شود. به خاطر داشته باشید مردم در صورت وجود اعتماد، بسیاری از مشکلات را می‌بخشند؛ اما در غیر این صورت حاضر به بخشش نیستند. 
2. خودمانی باشید: 
میزان اطلاعات شما برای مردم اهمیت ندارد؛ مگر اینکه متوجه شوند شخصا به موضوع اهمیت می‌دهید. بر اساس تئوری کسب و کار قدیمی، مدیران باید فاصله را با دیگران حفظ کرده و ارتباط نزدیک برقرار نکنند که در این صورت در تاریکی و جهالت خواهند ماند و تنها بخش خاصی از حقایق نصیبشان می‌شود. اگر روابط عمیق و معناداری را با افراد برقرار نکنید هرگز متوجه تفکرات و نظراتشان نخواهید شد و احتمالا زمانی متوجه می‌شوید که دیگر خیلی دیر شده است. 
3. صریح باشید:
صراحت به مراتب بهتر از ابهام است سعی کنید بر روی ارتباط صریح با دیگران تمرکز کنید. گفتار ساده و مختصر همیشه بهتر از پیچیدگی و اغتشاش است. اینکه می‌دانید چگونه سر اصل مطلب بروید و روی مسائل اصلی و با ارزش تمرکز کنید خیلی مهم است این دقیقا همان کاری است که از دیگران انتظار دارید نسبت به شما انجام دهند. بدون درک اهمیت گفته‌های مختصر و صریح، بعید به نظر می‌رسد از عهده ارتباط با اشخاص مختلف برآیید. هدف، رهایی از دست انجام کارهای غیرضروری و رسیدن به یک ارتباط بهینه است. 
4. تمرکز بر داشته‌ها و نه بر نداشته‌ها: 
بهترین ارتباط برقرار کنندگان نه تنها در یادگیری و جمع‌آوری اطلاعات به هنگام ارتباط، مهارت دارند بلکه در ارائه نظرات، هماهنگی انتظارات، اقدام الهام بخش و وسعت دید نیز تبحر دارند. یکی از راه‌حل‌های مناسب جهت رسیدن به اهداف، برقراری تعاملات از طریق اولویت‌دهی به ترجیحات طرف مقابل وکمک صادقانه به افراد بدون هیچ چشمداشت و توقعی است. احتمالا چنین حقیقتی منطقی به نظر نمی‌رسد اما با تمرکز شدید بر خواسته‌ها، اميال، احتیاجات و آرزوهای دیگران به جای تمرکز بر برنامه‌های خود، مطالب زیادتری یاد خواهید گرفت.  منبع:روزنامه دنیای اقتصاد



ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)

 چهار

امروز به توصیه آقای ((مهندس رامبد محمدی یار)) که در آینده نزدیک یکی از اساتید برجسته در مورد برندینگ خواهند بود، کتاب ((ثروت سریع))  نوشته تی هارو اکر را خواندم .

این کتاب طوری اثر گذار و مفید بود که دو بار آن را خواندم. این کتاب برای همه کسانی که می خواهند در زندگی موفق شوند می تواند راهنمای خوبی باشد.در این کتاب نویسنده جدای از اینکه راه کسب ثروت سریع را نشان می دهد ،درسهائی می دهد که برای زندگی هر کسی می تواند مهم و کاربردی باشد. این کتاب اگر به دقت خوانده شود می تواند قالبهای فکری که هر کس سالها با آن خو گرفته و منجر به رسیدن فرد به نقطه راضی کننده ای نشده را در هم بریزد و قالبهای صحیحی را جایگزین آن کند.در بخشهائی از این کتاب آمده است:

-          یادتان باشد که موفقیت یک مهارت آموختنی است.اگر واقعا می خواهید موفق بشوید،بایست روی خودتان کار کنید.کسب و کار را بیاموزید و یک استاد ثروت سریع بشوید.

-          اگر می خواهید در دستیابی به حداکثر قابلیتهایتان موفق بشوید سه جور آموزش هست که لازم خواهید داشت.یکی معلومات ((کسب و کار عام ))است .این شامل بازاریابی،مذاکره،امور مالی و..است.بعدی معلومات((کسب و کار خاص )) است.این شامل یادگیری((چم و خم)) کسب و کار خاص شماست. سومین و مهمترینش هم معلومات((رشد فردی)) است.این به شما اجازه می دهد که دو نوع اول آموزش را بطور کامل به کار بگیرید.

-          اینکه چه کسی هستید؟چه طرز فکری دارید؟چه اعتقاداتی دارید؟چه عادتها،شخصیت و خصلتهائی دارید؟چقدر از خودتان مطمئن هستید؟طبق تجربه من همه این عناصر تاثیر فوق العاده ای هم بر موفقیتتان و هم بر خوشبختی تان دارند.

-          پول خوشبختی نمی آورد،اما می تواند آزادی بیاورد.آزادی انتخاب،آزادی توانستن انجام چیزهائی که از آنها لذت می برید و مجبور نبودن به انجام کارها به این دلیل که پول لازم دارید.

-          هر چه می خواهید در آینده باشید را همین حالا در پیش بگیرید. اگر در زندگیتان آرامش درونی می خواهید،همین حالا آرام بودن را در پیش بگیرید.اگر می خواهید یک روز به اعتماد به نفس کامل برسید،همین حالا اعتماد به نفس کامل داشتن را در پیش بگیرید.اگر می خواهید یک روز موفق باشید،همین حالا موفق بودن را در پیش بگیرید.

-          سیستم ثروت ریع فراتر از فقط پول در آوردن است.این توانائی است که از سفر در این مسیر لذت ببرید و کسب و کارتان را بدون تنش و تقلای معمولی رشد بدهید.

-          ثروت فقط پول نیست.برای بیشتر افراد،ثروت شامل وفور پول،وقت آزاد،روابط عاشقانه،آرامش درونی و داشتن احساس معنا و کامیابی است.

همانطوریکه می بینید همه اینها در راستای مراحل اول و دوم و سوم ثروتمند شدن قرار دارد که در پستهای قبلی ارائه شده بود. به دوستان توصیه می کنم این کتاب را بخوانند.شاید این کتاب همانی باشد که دنبالش هستند و نکته دیگر اینکه دوستان تجربیات و نظرات خود را در این راستا در وبلاگ قرار دهند تا از آن استفاده کنیم.

 




ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)

 دنیای اقتصاد-آیا می‌دانید زبان بدن در اقتصاد نوین چه معنایی دارد؟ آیا می‌دانید زبان بدن یکی از مهم‌ترین ارکان بازاریابی امروز است؟

 زبان بدن یعنی همه رفتارها و کردارهای تنانه شما همچون ژست‌ها، حالت‌های صورت، اخم‌ها، پلک‌زدن‌ها، خوردن لب‌ها، تکان‌دادن سر، حرکت گردن شما، لرزش پاها، دست کشیدن به موها، جویدن ناخن‌ها، خیره‌شدن به طرف مقابل، بسته‌شدن بی‌دلیل چشم‌ها، وضعیت دست‌ها و غیره. اگر زبان بدن شما مناسب و حساب‌شده باشد، می‌توانید از بستن قراردادهای کلان و موفق مطمئن باشید. اما اگر هنوز به زبان بدن فکر نکرده‌اید، بی‌تردید بازاریاب موفقی به حساب نمی‌آیيد و از اصول مدرن بازاریابی بی‌خبر هستید. بازاریابی صرفا به صحبت‌کردن و قابلیت‌های گفت‌وگو با طرف مقابل بستگی ندارد. شما باید بتوانید بدن خود را نیز آموزش دهید و رفته‌رفته آن را به وسیله‌ای برای موفقیت بیشتر در بازاریابی تبدیل کنید. چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید، چه این حرف‌ها را باور کنید، چه باور نکنید، زبان بدن بیشتر از صحبت و گفت‌وگو اثرگذار است. در واقع، رمز و راز اصلی موفقیت در بازاریابی به تاثیرگذاری بر طرف مقابل و ایجاد فضای دوستانه بستگی دارد. شما باید بتوانید پیش از آنکه مسائل مالی، شرکتی و قرارداد مطرح شوند، بر طرف مقابلتان بیشترین تاثیر را بگذارید و او را نسبت به خودتان مطمئن کنید. طرف مقابل باید به قدری متاثر از شما باشد که نسبت به باقی مسائل کاری نیز مطمئن شود. واقعیت امروز بازاریابی به ما می‌گوید که زبان بدن و تاثیرهایش بسیار مهم‌تر از گفت‌وگوهای کلامی و صحبت خسته‌کننده است. ما در این مقاله هفت اشتباه رایج بازاریاب‌ها را برایتان مطرح می‌کنیم. این اشتباهات همگی با زبان بدن مرتبط هستند و شما باید تا حد ممکن از ارتکاب آنها خودداری کنید. البته اشتباهاتی که آنها مرتکب می‌شوند بیش از این هفت مورد است. در واقع، مدیران می‌توانند این هفت نکته را در اختیار بازاریاب‌هایشان قرار دهند و آنها را با اصول جدید بازاریابی آشنا کنند. هر بازاریاب موفقی باید بداند که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
***
(1) نگاه‌کردن به صفحه لپ‌تاپ: وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، هرگز نباید به صفحه لپ‌تاپ یا مانیتور کامپیوتر نگاه کنید. نگاه‌کردن به لپ‌تاپ به این معناست که شما علاقه‌ای به صحبت‌های طرف مقابل ندارید. به زعم بسیاری از مدیران ارشد، نگاه‌کردن به لپ‌تاپ حتی می‌تواند به معنای تکبر و گستاخی نیز باشد. پس بهتر است لپ‌تاپ یا کامپیوترتان را حین صحبت خاموش کنید. حتی اگر می‌خواهید از صحبت‌های جلسه‌تان یادداشت بردارید، بهتر است آنها را روی کاغذ و در مقابل دیدگان همه انجام دهید. هرگز سعی نکنید که نکات جلسه را روی لپ‌تاپ تایپ کنید. نوشتن با قلم و کاغذ همواره جذابیت و تاثیر بیشتری تولید می‌کند. پس چشم‌ها نیز حرف می‌زنند: چشم‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(2) قلاب‌کردن دست‌ها و مالش آنها به یکدیگر: قلاب‌کردن دست‌ها حین گفت‌وگو به این معنا است که شما عصبی، مضطرب یا ناراحت هستید. مالیدن دست‌ها به یکدیگر نیز نشانه خوبی را به طرف مقابل ارسال نمی‌کند. وقتی دست‌هایتان را به یکدیگر مالش می‌دهید، انگار از عقد قرارداد و کسب پول مطمئن هستید. این عمل نیز گستاخانه و زشت است. چه بسا این رفتارها سبب فسخ قرارداد شوند. سعی کنید دست‌هایتان را خیلی طبیعی کنار هم قرار دهید یا آنها را به راحتی روی هم بگذارید. در هر صورت، باید بتوانید طبیعی‌ترین و ساده‌ترین شکل ممکن را برای وضعیت دست‌هایتان اتخاذ کنید. ضمنا، از مشت‌کردن دست‌ها نیز خودداری کنید. دست‌ها را به سمت گوش یا دهان نبرید و همواره آنها را آزاد بگذارید. پس دست‌ها نیز حرف می‌زنند: دست‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(3) پوشیدن لباس‌های نامناسب: لباس‌ها همواره رابطه‌ای مهم با بدن‌ها دارند. برخی از لباس‌ها آدم را چاق و برخی آدم را لاغر نشان می‌دهند. بعضی از لباس‌ها آدم را متشخص و برخی آشفته نشان می‌دهند. هرگز یک لباس ثابت و مشخص برای بازاریابی وجود ندارد. نباید همواره لباس‌های رسمی و جدی پوشید. باید لباس مناسب را بسته به فضای بازاریابی و شرکت مقابل انتخاب کرد. لباس باید برازنده بدن شما باشد و تاثیرگذاری‌های بدن‌تان را به خوبی بروز دهد. در هر صورت، نباید آشفته باشید و لباس‌هایتان شلخته به نظر برسند. شلخته‌بودن در بازاریابی یعنی غیرحرفه‌ای بودن و هیچ کسی دیگر با غیرحرفه‌ای‌ها قرارداد نمی‌بندد. لباس آشفته و سر و وضع شلخته نماینده شرکت شما نیز هستند و ارزش فعالیت‌های شرکت شما را کم می‌کنند. اما اگر منظم و متشخص هستید، اگر لباس‌های مناسبی می‌پوشید، حتما نسبت به موفقیت بخشی از کارتان ایمان داشته باشید. پس لباس‌ها در بازاریابی مدرن یکی از مهم‌ترین اعضای بدن هستند. لباس‌ها نیز حرف می‌زنند: لباس‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(4) نگاه‌کردن به ساعت: چه به ساعت مچی‌تان نگاه کنید، چه به ساعت روی دیوار نگاهی بیندازيد و چه زیرچشمی به ساعت روی لپ‌تاپ نگاه کنید، در هر صورت اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. نگاه به ساعت به این معنا است که شما کار مهمتری از این قرارداد دارید و قرارداد فعلی از اهمیت چندانی برای‌تان برخوردار نیست. شما با این کار به سادگی به طرف مقابل توهین کرده‌اید و او حق دارد که با شما قرارداد نبندد. نگاه‌کردن به ساعت سبب می‌شود طرف قرارداد خیلی زود شما را ترک کند. حتی شاید در آینده نیز آن شرکت قصد همکاری با شما را نداشته باشد. پس باید به چشم‌هایتان آموزش دهید که به ساعت‌ها نگاه نکنند. ساعت‌ها را فراموش کنید و به نشست‌تان فکر کنید. پس نگاه‌ها نیز حرف می‌زنند: نگاه‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(5) گرفتن بازوها: گرفتن بازوها با دست‌ها به این معنا است: گرفتن بازوی دست راست با دست چپ و گرفتن بازوی دست چپ با دست راست، به نحوی که دست‌هایتان به صورت ضربدری قرار می‌گیرند. هرگز بازوهایتان را با دست‌هایتان نگیرید. این عمل به این معنا است که طرف مقابل برای‌تان آزاردهنده و عذاب‌آور است. این ژست یعنی که شما خسته شده‌اید و حالتی تدافعی به خودتان گرفته‌اید. پس دست‌هایتان را همواره باز کنید و اجازه دهید که آزادانه عمل کنند. دست‌های شما باید پیام‌آور همکاری باشند و نه دشمنی. پس بازوها نیز حرف می‌زنند: بازوهایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(6) پلک‌زدن: پلک‌زدن‌های متوالی ابدا جذاب نیست. وقتی زیاد پلک می‌زنید یعنی عصبی و ناخوش هستید. انگار علاقه‌ای به عقد قرارداد ندارید و به اجبار بر سر میز مذاکره نشسته‌اید. پلک‌زدن‌های زیاد سبب می‌شوند هر کلمه‌ای که از دهان شما خارج می‌شود، معنای دیگری به خودش بگیرد. دیگر حتی معنای حرف‌های شما نیز کاملا تغییر می‌کنند. پس بهتر است زیاد پلک نزنید و چشم‌هایتان را برای پلک‌نزدن آموزش دهید. پس پلک‌ها نیز حرف می‌زنند: پلک‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
(7) ولو شدن: زشت‌تر از ولو شدن آیا می‌توان کاری کرد؟ همواره سعی کنید شب‌ها خوب بخوابید، استراحت کافی داشته باشید و آرامش را به بدنتان وارد کنید. شما باید بتوانید زود به تخت‌خواب بروید تا صبح‌ها خسته نباشید. بدنی که خسته باشد، هنگام کار اثرات ناخوشایندی خواهد گذاشت. برای مثال، شما دارید بر سر موضوعی با طرف مقابل مذاکره می‌کنید. او دارد شرایط خودش را برایتان توضیح می‌دهد، اما شما به جای گوش‌دادن به حرف‌های او و نگاه‌کردن به چشم‌هایش روی صندلی ولو شده‌اید و تا نیمه پایین رفته‌اید. می‌توان گفت که توهین‌آمیزتر و گستاخانه‌تر از این رفتار وجود ندارد. باید بتوانید بدنتان را آموزش دهید و در شرایط قرارداد همواره سر حال و آماده باشید. باید بتوانید به خوبی به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید و خیره‌شدن به نقاط دیگر فضا اجتناب کنید. بدنی که خسته باشد نمی‌تواند تمرکز کند و در نتیجه شانس یک بازاریابی موفق را به راحتی از دست می‌دهد. پس بدن‌ها نیز حرف می‌زنند: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند.
***
می‌بینید که تقریبا همه اعضای بدن حرف می‌زنند. هر حرکتی معنای خاص خودش را دارد. پس در جهان کسب و کار شما یک یا دو دقیقه بیشتر فرصت ندارید. شاید در عرض یک دقیقه اشتباهی کوچک مرتکب شوید و همه چیز از دست برود. عکس این قضیه نیز صادق است. چه بسا در همان یکی دو دقیقه چنان از بدن خود استفاده کنید و چنان با بدن خود حرف بزنید که همه چیز به نفع شما و شرکت‌تان تمام شود. در واقع، اگر صحبت‌کردن و گفت‌وگو ساعت‌ها زمان می‌برد، حرکت‌ها و ژست‌های بدن تنها در عرض چند ثانیه عمیق‌ترین اثرها را بر طرف مقابل می‌گذارند. پس به راحتی مشتریان خود را از دست ندهید. این نکات را به خوبی به ذهن بسپارید و بدن‌تان را با این نکات آموزش دهید. باید از پلک‌ها، نگاه‌ها، چشم‌ها، دست‌ها، بازوها، بدن‌ها، پاها، لب‌ها و همه اعضای بدن استفاده کنید. پس هرگز فراموش نکنید که شعار بازاریابی مدرن چنین است: بدن‌هایتان باید بتوانند تاثیر مناسبی روی طرف مقابل بگذارند. 




ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)

 

امروز ایمیلی برایم آمده بود به اسم تفکر دلفینی که نوع صحیح روابط را بر اساس مدل جدیدی توضیح داده بود که تصمیم گرفتم خوانندگان عزیز هم آن را مطالعه کنند..چون منبع آن ذکر نشده بود اینجا هم اسم منبع آورده نشد.دوستان نقطه نظرات خود را در مورد این مقاله بنویسند.
 
همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روش‌های منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد.
اما چگونه می‌توانیم كلیدی پیدا كنیم كه روابط خانوادگی، عاطفی و حرفه‌ای ما را تسهیل كند؟ و چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم كه برای همه اشخاص راضی‌كننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟

 

نویسندگان كتاب راهبرد دلفینی كلید این امر را تنها در همكاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند. آنها معتقدند كه به طور كلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی می‌توان به 3 طبقه تقسیم كرد: ماهی‌های كپور، كوسه‌ها و دلفین‌ها.

 

 دسته اول: ماهی‌های كپور هستند كه همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌ زیرا پیوسته توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ یعنی برخی از انسان‌ها در زندگی خود نقش ماهی كپور را بازی می‌كنند. آنها كم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن  شخص می‌شوند و حتی ممكن است قربانی روابط غلط و تفكرات منفی خود شوند.

  
 دسته دوم: كوسه ماهی‌ها هستند كه روش (برنده – بازنده) را به كار می‌گیرند. برای اینكه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی و این كار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد. برای كوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب می‌آید. هر ماهی یك وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی كرده باشیم ‌یا حداقل در زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود با كوسه‌هایی برخورد كرده باشیم.
دنیای سازمان‌ها و دنیایی كه ما در آن كار می‌كنیم از دیرباز دنیای كوسه‌ها تلقی می‌شود كه گاه صحبت از كاركنانی می‌شود كه برای رسیدن به مقام‌های بالا یكدیگر را می‌درند. در دنیای پررقابت امروز، حتی سازمان‌ها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمان‌های دیگر حمله می‌كنند. به طور خلاصه انسان‌هایی را می‌توان یافت كه كم و بیش در حال رقابت دائمی از نوع برنده- بازنده هستند.
 
  
دسته سوم: نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفین‌ها هستند. این پستاندار آبزی بزرگ 
به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همكاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.

دلفین در دنیایی از وفور نعمت زندگی می‌كند. او هیچ كمبودی ندارد و می‌خواهد كه همه چیز را با همگان تقسیم كند. اگر یك دلفین زخمی شود، 4دلفین دیگر او را همراهی می‌كنند تا خود را به گروه برساند. داستان‌های زیادی نیز وجود دارد كه در آنها دلفین‌ها جان انسان‌ها را نجات داده‌اند. پژوهش‌های انجام شده در سان‌دیه‌گو  نشان داده‌است كه دلفین‌ها علاوه بر داشتن روحیه همكاری بسیار باهوش‌ هستند. حتی برخی از پژوهشگران آنها را باهوش‌ترین موجودات روی زمین دانسته‌اند.
تحقیق زیر روحیه همكاری و روش‌های برنده- بازنده و برنده- برنده  را به خوبی آشكار می‌سازد. در سان‌دیه‌گو  پژوهشگران 95 كوسه و 5 دلفین را به مدت یك هفته در یك استخر بزرگ رها كرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا كوسه‌ها به یكدیگر حمله كردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین‌ها حمله‌ور شدند.
دلفین‌ها فقط می‌خواستند با آنها بازی كنند ولی كوسه‌ها بی‌وقفه به آنها حمله می‌كردند. سرانجام دلفین‌ها به آرامی كوسه‌ها را محاصره كرده و هنگامی كه یكی از كوسه‌ها حمله می‌كرد آنها به ستون فقرات پشت  یا دنده‌هایش می‌كوبیدند و آنها را می‌شكستند. به این ترتیب كوسه‌ها یكی بعد از دیگری كشته می‌شدند. پس از یك هفته 95 كوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی كه با هم زندگی می‌كردند در استخر دیده شدند.
ارتباط هدایت شده در جهت راه‌حل‌ها، تمایزهای پرباری را برای روشن كردن زندگی حرفه‌ای و ‌شخصی ارائه می‌دهد. كوسه تمایزی انجام نمی‌دهددر دنیای او برای برنده شدن‌دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند. ولی دلفین‌ها بسیار انعطاف‌پذیرند زیرا در دنیایی سرشار از تشخیص‌های پربار زندگی می‌كنند.
بیایید یكبار دیگر ماجرای استخر سان‌دیه‌گو را مرور كنیم. وقتی یك كوسه با یك دلفین روبه‌رو می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟ كوسه حمله می‌كند چون روش ارتباطی او برنده- بازنده است‌ ولی دلفین با انعطاف‌پذیری خاص خود فرار می‌كند و می‌گوید من در دنیایی سرشار از ثروت و وفور نعمت زندگی می‌كنم. در دریا برای همه به اندازه كافی غذا هست پس بیا با هم بازی و همكاری كنیم. كوسه دوباره حمله می‌كند و دلفین فرار می‌كند. كوسه توانایی درونی لازم را برای خارج شدن از تنگ‌نظری  ندارد، بنابراین مجددا حمله می‌كند.
دلفین كه می‌بیند دیگر چاره‌ای ندارد می‌گوید: من آنقدر انعطاف‌پذیری دارم كه در موقع مناسب به یك كوسه تبدیل شو‌م پس حالا آماده رویارویی باش.اگر به طور تصادفی، كوسه آنقدر هوش داشته باشد كه بفهمد حریف دلفین نمی‌شود و بخواهد در بازی و همكاری با او شركت كند، دلفین به راحتی او را می‌بخشد و طوری با او رفتار می‌كند كه انگار یك دلفین است.
  
تاكید كتاب راهبرد دلفینی این است كه روحیه انعطاف‌پذیری و همكاری دلفینی می‌بایستی در همه ادارات، سازمان‌ها، موسسات، مدارس، خانواده‌ها وحتی زوج‌ها تعمیم یابد‌ زیرا همه ما در سطوح مختلف دلفین‌هایی بالقوه هستیم و برای پایان دادن به مسائل ناخوشایند از انعطاف‌پذیری لازم برای تبدیل شدن به یك كوسه برخورداریم ولی این كار باعث نمی‌شود كه دوباره به روحیه دلفینی خود باز نگردیم




تاریخ: پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:سرمایه گذاری,میلیاردر,ثروتمند شدن,تفکر دولفینی,
ارسال توسط میلیاردر جوان( برند)

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 129
بازدید ماه : 129
بازدید کل : 5544
تعداد مطالب : 122
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1





Powered by WebGozar

نرخ طلا و ارزتغییر
انس جهانی به دلار
مثقال طلا در بازار
گرم طلای 18 در بازار
سکه بهار آزادی
سکه امامی
سکه نیم
سکه ربع
سکه گرمی
دلار آزاد
یورو آزاد
پوند آزاد
درهم امارات آزاد
دلار کانادا آزاد
یوان چین آزاد
لیره ترکیه آزاد
ین ژاپن آزاد
دلار استرالیا آزاد
فرانک سوئیس آزاد
نرخ طلا و ارزتغییر
انس جهانی به دلار
مثقال طلا در بازار
گرم طلای 18 در بازار
سکه بهار آزادی
سکه امامی
سکه نیم
سکه ربع
سکه گرمی
دلار آزاد
یورو آزاد
پوند آزاد
درهم امارات آزاد
دلار کانادا آزاد
یوان چین آزاد
لیره ترکیه آزاد
ین ژاپن آزاد
دلار استرالیا آزاد
فرانک سوئیس آزاد